چند دوست تصمیم می گیرند در زمستان با اتومبیل های برفی کمی سواری و تفریح کنند. اما آن ها در طوفان راه خود را گم می کنند و …
خلاصه :
نیکا به جرم کشتن اعضای خانواده اش در یک تیمارستان بستری می شود و پس از مدتی روانپزشک نیکا به او عروسک مشهور شهر را هدیه می دهد که همین امر کافی است تا یک سری قتلهای سریالی در داخل آسایشگاه آغاز شوند...