در یک آرمانشهر که احساساتی وجود ندارد، چند فرد پس از اینکه یک بیماری موجب می شود که حس عواطفشان را به دست آوردند باعث ایجاد تنش میان آنها و جامعهشان می شود …
خلاصه :
داستان درباره گروهی از نوجوانان است که در یک شب تصمیم می گیرند تا بازی جرئت یا حقیقت را انجام دهند ولی در همین موقع شیطان در بین آنها می آید و این بازی را تا همیشه با انها همراه می کند و اگر کسی بازی را انجام ندهد خواهد مرد و...