خلاصه داستان : برای اچ، مردی مرموز و خشن که در استخدام یک کمپانی سازنده ماشین انتقال پول است و هر هفته صدها میلیون دلار پول نقد در لس‌آنجلس جا به جا میکند، توطئه‌ای چیده شده…
خلاصه داستان : هنگامی که داستان های ترسناک گذشته شهرشان یعنی شیدیساید به واقعیت تبدیل می‌شوند، گروهی از جوانان باید قبل از آنکه دیر شود معماهای پیش روی شهر شیدیساید را حل کنند…
خلاصه داستان : «سالمن وندی» در معادن داغ و سوزان الماس در افریقای جنوبی سنگ بسیار با ارزش و خارق العاده ای را کشف می کند. «دنی آرچر» مزدوری که تخصص اش، فروش به اصطلاح «الماس های خون» است با خبر می شود که «وندی»، الماس را در محلی پنهان کرده که هیچ کس فکرش را هم نمی کند. او از «مدی بوئن» روزنامه نگار امریکایی سرخورده، می خواهد تا در پیدا کردن و به چنگ آوردن آن گنج کمک کند...
خلاصه داستان : « تامی » یک عضو سابق نیروی دریایی آمریکا است که بعد از بازگشت به خانه از طرف پدرش ترغیب می شود تا در مسابقات رزمی که جایزه زیادی هم برای قهرمان در نظر گرفته شده، شرکت کند. تامی قبول می کند تا در این مسابقات شرکت کند و پدرش را هم به عنوان مربی در کنارش قرار می دهد تا به کمک او بتواند قهرمانی را بدست آورد. اما تامی در جریان این مسابقات به برادر بزرگتر خود به نام « برندون » برخورد می کند و روابط این دو برادر فیلم را جذاب تر نیز میکند.
خلاصه داستان : یک جوان که فرزند خود را به مدرسه می‌رساند در بازگشت به خانه توسط گروهی باج گیر به رهبری گریر (جیسون استاتهام) ربوده می‌شود و در یک اتاق زندانی می‌شود. اما او با استفاده از یک تلفن معیوب شماره هایی را بصورت اتفاقی می‌گیرد و موفق می‌شود تا با جوانی به نام ریان (کریس ایوانز) تماس بگیرد و کمک بخواهد اما…
