خلاصه داستان : داستان فیلم بین سال های ۱۹۲۷ تا ۱۹۳۱ اتفاق می افتد. «جورج والنتین» (ژان دوژاردین) هنرپیشه سینمای صامت است که رقیبی برای خود نمی بیند. اما بعد از آنکه سینمای صامت به سینمای ناطق تغییر می یابد، جورج والنتین محبوبیت خود را از دست داده و به دست فراموشی سپرده می شود…
خلاصه داستان : داستان در مورد پسری یازده ساله به نام لوئیس می باشد که با سه موجود فضایی دوست داشتنی آشنا می شود و طولی نمی کشد که آن ها تبدیل به دوست های صمیمی لوئیس می شوند. سفینه آن ها در خانه او خراب شده است و دلیل آشنایی آنها نیز همین موضوع می باشد. لوئیس به آن ها کمک می کند...
خلاصه داستان : زنی به نام ایولین سالت که مأمور سیآیای است در اولین سالگرد ازدواجش با یک آلمانی به نام مایک که حشرهشناس بزرگی است برای بازجویی از یک جاسوس روسیه میرود. این جاسوس از برنامهٔ قتل رئیسجمهور روسیه که در مراسم تشییع معاون رئیسجمهور شرکت کردهاست پرده برمیدارد و میگوید نام مأمور روسی که برای این کار اجیر شدهاست ایولین سالت است.
خلاصه داستان : خبرنگار جاه طلب مستقر در خاورمیانه که پس از کمین کاروان خود به اسارت گرفته می شود. او با آسیب دیدگی گذشته خود روبرو شده و باید راهی برای سرنگونی ستیزه جویانی که وی را زندانی کرده اند بیابد...
خلاصه داستان : درباره دکتری به نام مارتین بلیک است که یک بیمار 18 ساله به نام دایان دارد. او مبتلا به عفونت کلیه است این بیمار اعتماد به نفس بالایی دارد و حالا دارد سلامتی اش را به دست می آورد. اما مارتین که به این بیمار عادت کرده می ترستد که او را دیگر نبیند . به همین دلیل کاری می کند که او همیشه بیمار بماند و در بیمارستان باشد و هر روز او را ببیند...
خلاصه داستان : «مایک موریس» (جرج کلونی) یک سیاستمدار است که با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری، قصد دارد با اعتماد سازی نزد مردم، خود را به عنوان کاندید رسمی حزب در انتخابات ریاست جمهوری مطرح کند. اما او برای اینکار ابتدا می باید در شهر مهم اوهایو موفق به جلب نظر مردم شود، چراکه در این صورت شانس او برای کاندید رسمی شدن بیش از پیش خواهد شد. «استفان میرز» (رایان گاسلینگ) سخنگوی مطبوعاتی موریس می باشد که به شکل ماهرانه ای بر کار خود تسلط دارد. اما…