خلاصه داستان : ادن از کار خود در آژانس تبلیغاتی مرخصی اجباری می گیرد. در خانه والدینش در دریاچه تاهو، او با دوست دوران کودکی خود ملاقات می کند. او مجرد است و دارای یک بالون هوای گرم است که به تبلیغ نیاز دارد..
خلاصه داستان : یک زوج به نام های متیو و نیکل تیگو، متوجه میشوند نیکل به سرطان مبتلا شده و تنها شش ماه فرصت زندگی دارد. بهترین دوست این زوج پس از اطلاع از این بیماری به خانه این زوج می آید تا به بهترین نحو آنان را یاری کند...
خلاصه داستان : داستان در مورد پسر بچه ای فضایی که یک نابقه است می باشد خانواده ی او بخاطر نابودی سیاره پسر بچه خود را به سمت زمین راهی کردند و وقتی این پسر بچه به زمین می رسد بخاطر بد شانسی به زندان می رود و...
خلاصه داستان : جری پس از مرگ برادر دوقولوی خود با اتفاق عجیبی روبه رو می شود. او پس از مراجعه به بانک برای دریافت باقی مانده حساب برادرش عابر بانک به او پول زیادی می دهد و در هنگام بازگشت به منزلش با محمولهای از اسلحه روبه رو می شود و با فاصله اندکی پلیس او را دستگیر می کند اما یک تماس تلفنی مرموز به او کمک می کند تا فرار کند...
خلاصه داستان : مرد جوانی که انبار مواد زائد جامد را در محله اداره می کند، به همه افراد نیازمند، به ویژه کودکان و نوجوانان بی خانمان سالهاست کمک می کند...