خلاصه داستان : یک روزنامهنگار خبره به نام لوید ووگل را به تصویر میکشد که موافقت کرده است تا مصاحبه ای را برای مجله اسکوایر با شخصیت محبوب تلویزیونی به نام فرد راجرز انجام دهد، اما دیدگاه لوید از زندگی بعد از رویارویی با راجرز تغییر میکند و…
خلاصه داستان : این فیلم داستان یک تبهکار حرفهای ایرلندی به نام فرانک شیران را به تصویر میکشد. او یک آدمکش حرفهای بود که جیمی هافا رئیس اتحادیهی کارگران آمریکا را به قتل رساند و...
خلاصه داستان : یک بازیگر فراموششدهی تلویزیون و بدلکار قدیمیاش تلاش میکنند در آخرین سالهای دوران طلایی هالیوود در صنعت رو به تغییر فیلم به شهرت و موفقیت برسند...
خلاصه داستان : داستان فیلم در مورد پسر جوانی است که در یک دنیای علمی تخیلی و مبهم زندگی می کند. او گول یک تبلیغات تجاری را می خورد و به کلینیک مرموزی می رود که قرار است با کاشت یک ایمپلنت در بدنش، او را به کمال برساند. این ایمپلنت باعث می شود که او از دست رویاهای تاریک و پیچیده خود خلاص شود اما یک سری عوارض جسمی را برای او به همراه می آورد. با این حال، او در اعمال ایمپلنت ها پافشاری می کند تا شاید به کمال برسد اما رفته رفته متوجه می شود که “خلوص ذهن” آنگونه که تصور می کرد، نیست...
خلاصه داستان : کریستوفر مککاندلس یک دانشجوی ممتاز و ورزشکار بوده که پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه اموری، داراییهای خودش رها و 24 هزار دلاری که در حساب بانکیاش داشت را به خیریه اهدا کرد تا برای زندگی در بیابان به آلاسکا سفر کند. در طول راه، کریستوفر با یکسری از شخصیتها مواجه میشود که زندگیاش را شکل میدهند.
خلاصه داستان : پری اسمیت (رابرت بلیک) و دیک هیکاک (اسکات ویلسون)، دو یار هم بند در زندان ایالتی کانزاس، پس از آزادی به دنبال راهی برای کسب پولی هنگفت و بی دردسر هستند. آن دو برای سرقت این پول راهی خانه ی کلاترها می شوند. اما چون نتیجه ای نمی گیرند، همه شان را می کشند.
خلاصه داستان : داستان این انیمیشن که ادامه قسمت های قبلی است، چند سال بعد از اینکه اندی اسباب بازی های خود را به بانی داد، اتفاق می افتد. هنگامی که بانی در “کارگاه هنر و مهارت” یک اسباب بازی جدید به نام فورکی می سازد، وودی، باز و مابقی اسباب بازی ها با مشکل جدیدی روبرو می شوند. فورکی با یک بحران وجودی مواجه شده و درک درستی از اسباب بازی بودن ندارد. به همین خاطر، بقیه به او کمک می کنند تا یاد بگیرد چگونه یک اسباب بازی باشد. اما هنگامی که بانی و خانواده اش راهی یک سفر جاده ای می شوند، فورکی فرار می کند و وودی تلاش می کند که او را نجات دهد. این موضوع باعث می شود که وودی و فورکی در نزدیکی یک شهر کوچک از بقیه اسباب بازی ها جدا شوند. همزمان با اینکه باز و دیگر اسباب بازی ها تلاش می کنند که وودی و فورکی را پیدا کنند، وودی و فورکی در مغازه عتیقه فروشی این شهر کوچک با بو پیپ برخورد می کند. طولی نمی کشد که بو پیپ چشم انداز جدیدی را در مورد واقعیت اسباب بازی بودن به وودی می دهد…
خلاصه داستان : 27 سال پس از اتفاقات قسمت اول، اعضای باشگاه بازندگان بزگ شده و از هم دور شده اند تا اینکه یک تماس تلفنی پریشان کننده و مخرب باعث می شود که آنها دوباره دور هم جمع شوند...