خلاصه داستان : «آنتونیو سالیری» معتقد است که موسیقی موتزارت آوایی الهی است. آو آرزو می کرد همچون موتزارت یک موسیقیدان حرفه ای بود تا می توانست با نوشتن آهنگ، خدا را پرستش کند. اما او نمی تواند درک کند که چرا خدا به چنین موجود مبتذلی این استعداد را عطا کرده تا نماینده ی او باشد. حسادت سالیری به دشمنی با خدایی می انجامد که بزرگی اش را با دادن چنان استعدادی به موتزارت به اثبات رسانده بود. سالیری خود را برای گرفتن انتقام آماده می کند…
خلاصه داستان : رن شانزدهم، اسکاتلند. «کانر مک لیود» (لامبر) پس از آن که از مرگ بر اثر زخم هایی که طی یک جنگ برداشته نجات می یابد، به واسطه ی مرد مرموزی به نام «رامیرس» - که بیش از دویست سال سن دارد - به جمع فناناپذیران راه پیدا می کند...
خلاصه داستان : جیمز باند متوجه توطئهای از سوی یک دلال سلاح آمریکایی و دو آدمکش روسی میشود و هر هفت قاره را میپیماید تا جلوی آغاز یک جنگ جهانی دیگر را بگیرد...
خلاصه داستان : مخترع دیوانه ای با عشق و علاقه، موجودی مصنوعی به نام «ادوارد» می سازد. «ادوارد» تمامی استانداردهای جسمانی بشر را داراست و فقط دست هایش مشکل دارد. (مخترع، موقتا یک جفت قیچی در انتهای دست های او کار گذاشته است.) ولی مخترع مهربان می میرد و «ادوارد» تنها می شود…
خلاصه داستان : داستان فیلم مربوط به دکتر روانشناسی است که با استفاده از علم روانشناسی میتواند محیط اطراف خود و انسانهای آن را تحت تأثیر قرار دهد و خیلی راحت بر آنها مسلط شود. کم تر کسی میتوانست جلوی او طاقت بیاورد وی علی رغم کارهایش فردی آزادی خواه بود و میخواست مانند بقیه انسانها زندگی کند ولی پلیس مسئله را بسیار خطرناک دانسته بود و سعی میکرد وی را در زندانهای امنیتی نگهداری کند
خلاصه داستان : "هادسن هاوک"، سارقی است فرز و معروف که تازه از زندان سینگ سینگ آزاد شده است. "گیتس"، مأموری که آزادی مشروط او را امضا کرده، به او پیشنهاد دزدیدن مجسمه ی گران قیمت و با ارزش اسبی را می دهد که از آثار «لئوناردو داوینچی» است و قرار است در یک حراجی به مزایده گذاشته شود...
خلاصه داستان : ستاره بزرگ فوتبال آمریکایی در پی یک تماس تلفنی مشکوک به قتل میرسد؛ در این بین مامور مخفی ثابق ایالات متحده (بروس ویلیس) انتخاب میشود تا تمام تلاش خود را برای حل پرونده قتل انجام دهد...
خلاصه داستان : سال 2024 است و تمام لایه اوزون بالای زمین از بین رفته. مکلید (MacLeod)، چندین سال پیش برای جلوگیری از مرگ و میر مردم کمک کرد تا سپری بزرگ ساخته شود. ولی اکنون او پیر شده و دیگر جاودانه نیست. ولی روزی، کسانی که جاودانه اند از سیاره ای دیگر به زمین می آیند و...