20 سال بعد از آخرین ماجراجویی آن ها، این خوش قلب ها هنوز بهترین دوستان یکدیگرند و دوباره یک ماجراجویی جدید را به اتفاق یکدیگر آغاز می کنند…
خلاصه :
آیدین، بازیگر بازنشسته ای است که حالا یک هتل کوچک در مرکز آناتولی را اداره می کند و روابطش با همسر جوانش، نیهال بسیار خروشان و جنجالی شده است و خواهرش نِجلا هم در تلاطم طلاقی است که تازه پشت سر گذاشته…
خلاصه :
یک اتفاق عجیب باعث میشود که دنی و دوستش هاب اسپرینگ از یک تفریحگاه متروکه در واقع در تپه های غرب ویرجینیا سر در بیاورند. اما متوجه می شوند که آنجا تنها نیستند…
خلاصه :
داستان فیلم در مورد گروهی از افراد مختلف می باشد که طی حادثه ای در یکی از معادن خارج از شهر گیر می افتند، درست در شبی که تشعشعات ماه کامل قرمز رنگ شهر را فرا گرفته است و موجودی افسانه ای برای شکار بیرون آمده است ...